بازریابی عصبی یا نورومارکتینگ (NeuroMarketing) یکی از دامنه های جدید در بازاریابی است که از فناوری های پزشکی مشابه عکسبرداری مغزی (FMRI) برای مطالعه بر روی پیامد مغز به جنباننده های بازاریابی، بهره‌گیری می کند. محققان از عکسبرداری مغزی بهره‌گیری می کنند لغایت علت و چگونگی تصمیم مشتریان در مورد جنباننده ها را بفهمند و بدانند کدوم قسمت مغز آنها را تحریک به اقدام مورد عقیده خویش می کند.

در گذشته و پیش از ظهور بازاریابی درونمایه و شبکه اجتماعی، ممکن بود مدیر شما بودجه تبلیغات را افزایش دهد الی لوگوی خود را روی اتوبوس و نیمکت و جاهای گوناگون دیگر نصب کنید، یا به عنوان حامی رویدادهای کبیر آماده شوید، ولی در دنیای امروز، بزرگترین بحران برای بازاریابان آن است که در حالی که پول اقلیت خرج می کنند، نتیجه ی بهتری بگیرند.

این چالش چگونه برطرف خواهد شد؟ یگانه از روشهای نوظهور و موثر بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ) است.

امروزه در تحلیل های بازاریابی از بازاریابی عصبی استفاده می شود لغایت ترجیحات مصرف کننده درست تشخیص دیتا شود. چراکه کسان در اغلب مواقع به سوالاتی که از آنها می شود صحیح استجابت نمی دهد، و به این چهره بازاریابان با تمایلات باطنی مشتریان آشنا می شوند و سعی می کنند آنها را به شغل بگیرند.

بازاریابی عصبی به بازاریابان می گوید، مخاطبان در مقابل رنگی ویژه یا مدلی از بسته بندی و صدای فرآورده در تبلیغ یا هنگام به کارگیری آن چه عکس العملی نشانه خواهند داد.

به صورت کلی، بازاریابی عصبی وانگهی دربرگیرنده به کارگیری علوم اعصاب در تحقیقات بازاریابی می شود، به این صورت که رسیدگی می کنند کدام جنباننده ها منجر به گونه خاصی از عملکرد در بین مشتریان می شود. و سپس کوشش می کنند این جنباننده ها را به شغل ببندند الی نتیجه ی مورد نظر برای کمپین بازاریابی حاصل شود. گزارش هایی که از نورومارکتینگ به دست می آید میتواند برای طراحی نقشه سفر مشتری ایده های کاربردی و نکوداشتن به شما بدهد.

بازاریابی عصبی
بیشتر بخوانید: روش همگام سازی بازاریابی با سفر مشتری
با استفاده از نرومارکتینگ، می توانید بر روی راهبرد های خویش بازنگری کنید و بازاریابی هوشمندانه ای خلق کنید که نهایتا منجر به افزایش اثربخشی تلاش هایتان شود. منظور بازاریابی عصبی آن است که با کارکرد مغز مشتریان خویش آشنا شوید و بفهمید که ذهن مخاطبانتان در واقع چگونه کار می کند و راهبرد بازاریابی شما به چه چهره بر مشتریانتان تاثیر می گذارد. برآیند اینکه میتواند برای طراحی برنامه بازاریابی استراتژیک، ایده های جالبی به شما بدهد.

بیشتر بخوانید: برنامه‌ بازاریابی استراتژیک چیست؟
مشتریان در ناخودآگاه مشخص می کنند چه می خواهند، چقدر حاضرند پرداخت کنند، و حتی کدام تکاپو ترفیعی تاثیرگذاری اکثریت بر روی آنها خواهد داشت. کلید دسترسی به تمام این اطلاعات آن است که بازاریابی عصبی و کارکرد آن را بشناسید

بازاریابی عصبی چیست و نورومارکتینگ چگونه کار می کند؟
دو روش اصلی برای ردگیری عملکرد ذهنی مشتریان خفته وجود دارد :

از طریق FMRI و EEG که به الکتروگرافی سرشناس است.

از نظر تخصصی در تصویربرداری مغزی از آهن ربای خاصی برای ردگیری جریان خون در مغز در موعد پاسخگویی آزمایش شونده به یک محرک، کاربرد می شود. این کار به آنها پروانه می دهد الی وارد مرکز لذت کسان شوند، و از این طریق بازاریابان در میابند چه عملکرد و خاصیت های خاصی منجر به تحریک کسان می شود. این جنباننده ها ممکن است رنگ، تصویر، صدا، چیدمان، بسته بندی، رایحه، ویژگی های فیزیکی یا هر عامل دیگری که به نوعی با احساسات کسان در ارتباط است، را دربرگیرنده شود.

از طرفی سایر EEG بسیار ارزان تر از FMRI است و از طریق کلاهی که الکترودهایی روی آن نصب شده موج های الکترونیکی فرآوری شده توسط مغز را اندازه گیری می کند و این امکان را برای محققان فراهم می آورد تا هیجانات و احساساتی مشابه خشم، هیجان و اندوه را ردگیری کنند.
البته آنچه محققان و متخصصان این پهنه بر آن پافشاری دارند آن است که این روش توانا به ذهن خوانی و پی بردن به امیال و آرزوهای باطنی انسان نیست و صرفاً اطلاعات ناخودآگاه ولی مشخص افراد در باره بازتاب به جنباننده های مختلف را پرتو می دهد.

کاربرد بازاریابی عصبی در گستره های مختلف بازاریابی
کاربرد بازاریابی عصبی در حوزه های مختلف بازاریابی
بازاریابی عصبی در تحقیقات بازار
بیشتر کمپین هایی که از نورومارکتینگ سهم می گیرند تحت تحقیقات بازار خویش متعلق به بهره می برند. این کمپین ها کارآزموده در ارزیابی تبلیغات، تبلیغات تجاری، فرآورده جدید یا حتی اندازه گیری بازتاب مخاطبان به توزیع تبلیغات و کلیپ های تبلیغاتی خواهد بود.

بیشتر بخوانید: چگونه تحقیقات بازار انجام دهیم و مراحل تحقیقات بازار
بازاریابی عصبی در طراحی فرآورده و بسته بندی
یک محصول چگونه به نظر می آید، دریافتن می شود به عنوان یک موجودیت به طور کلی چه اثری بر تجربه مشتری می گذارد. به کارگیری اصول نورومارکتینگ و سپریدن آزمایش ها آن می تواند بینشی از تاثیرات هیجانی در برگزیدن طراحی های گوناگون را به محققان نشان دهد.

بازاریابی عصبی در بها گذاری
بازاریابان مدت های طولانی است که می دانند، قیمت متغیری مهم و تاثیرگذار در کامیابی محصولات و خدمات است. ادب آنکه بها چگونه شناسایی شود بخشی از ارزش آفرینی نورومارکتینگ در پهنه ی بازاریابی محسوب می شود.

بازاریابی عصبی در چیدمان فروشگاه
موفقیت یک خرده فروشی به آن وابستگی دارد که چگونه تجربه ای دلپذیر را برای مخاطبان و مشتریان به هستی بیاورد و چگونه، محصولات، قیمت ها و تخفیف ها را ارائه و معرفی کند که توجه مخاطبان را جلب کند. بر این اساس صاحبان خرده فروشی ها می توانند از اصول نورومارکتینگ در پیرامون خرده فروشی خود بهره مند شوند و به این طریق تجربه ای منحصر به فرد را برای مشتریان خویش رقم بزنند.

بیشتر بخوانید: وضعیت استفاده از تجربه مشتریان برای ایجاد تمایز برند
بازاریابی عصبی در خدمات حرفه ای
صنعت خدمات چیره دست بسیار دل آزرده از تعاملات انسانی است. اینکه چگونه تجربه مشتری در پهنه ی B2B یا B2C القا کننده کیفیت خدمت رسانی یک فرآیند حسی است، نشان می دهد که چرا همش بهترین قیمت پیشنهادی برنده ی مناقصه نمی شود. نورومارکتینگ ابتکاراتی را برای عملکردی با بهترین کیفیت، یا بهترین کیفیت دریافتن شده به هستی آورده است، چراکه اکثر مواقع تصمیم پیش از تحقق خدمت صورت می پذیرد و ایجاد تصویری مورد نظر بازاریابان در ذهن مشتریان، میتواند خاصیت های باره عقیده آنها را در ذهن مشتریان القا کند و پروا آنها را به سمت برند جلب کند.

بازاریابی عصبی در تبلیغات
از اصول نورومارکتینگ برای گسترش تبلیغات و کمپین های تبلیغاتی و ساخت درست آنها استفاده می شود. از آنجایی که تبلیغات اصولاً فرآیندی خلاقانه است، نورومارکتینگ می تواند از طریق ارزش افزایی به وسیله ی فهم بهتر کارایی تبلیغات بر روی افراد، بر تبلیغات و کامیابی آنها اثرگذار باشد. نورومارکتینگ در آزمایش تبلیغات، از نظر اثرگذاری آنها بر مخاطبان، گسترش ی قابل توجهی داشته است.

بازاریابی عصبی
5 تکنیک بازاریابی عصبی که هر بازاریابی باید با آن آشنا باشد
امروزه تکنیک های بازاریابی عصبی زیادی بدست بازاریابان مورد کاربرد قرار میگیرد که ممکن است مبهوت کننده باشد. با پروا به کسب و کارهای گوناگون و اهداف متنوعی که دارند تقریبا تمام تکنیک های بازاریابی عصبی ارزشمند هستند، ولی خوب است با گونه ها گوناگون آن آشنا باشید تا در چهره نیاز بتوانید از تکنیکی بهره‌گیری کنید که با کمترین هزینه بیشترین سود را به شما برساند و وانگهی در تحقق هدف تان موثر باشد.

از روش ردگیری چشمی (Eye Tracking) با چشم های مشتریان تان ببینید
ردگیری چشمی الگوی حرکتی مردمک چشم همکاری کنندگان در آزمایش های آی ترکینگ (Eye Tracking) را اندازه گیری می کند. فناوری ردگیری چشمی این امکان را به شما می دهد که از حیث مشتریان تان به تبلیغ، محصول و فروشگاه خویش نگاه کنید. به این چهره متوجه خواهید شد مشتریان به چه مواردی توجه دارند و الگوهای دیداری آنها در شرایط مختلف به چه صورت است. به عنوان مثال اتمام آزمایشاتی از این دست اثر داده اند که کسان در بیشتر مواقع زمانی که وارد فروشگاه میشوند پیش درآمد گنجه های سمت خود را نگاه می کنند.

با تکیه بر گزارش ها ردگیری چشمی میتوانید سناریوهایی را برای کمپین های بازاریابی خود طراحی کنید که بر مبنای رفتار مصرف کننده بوه و شکیبیدن کامیابی بیشتری دارند. شما میتوانید تمام کار و جنبش های بازاریابی خویش را از این روش باره تست قرار دهید لغایت متوجه شوید الگوی دیداری مشتریانتان با الگوی مورد عقیده شما یکسان است یا خیر، به این چهره از چیدمان المان های تبلیغاتی خویش مطمئن خواهید شد و یا میتوانید طراحی را به نحوی که اغلب پروا مخاطبان را به خود جلب کنید، تغییر دهید.

نگاهی به تکاپو های عصبی مغز مشتریان بیاندازید
اگر بیشتر به تعقیب آن هستید که ببینید افراد به چه چیزی فکر میکنند بهتر است از تصویر برداری مغزی کاربرد کنید. برای انجام اینکار به ابزارهای تخصصی و آشنایی با شیوه پیشه نرم افزارهای آنها دربایستن خواهید داشت. مهمترین و پرکاربردترین این افزارها FMRI و EEG هستند.

تصویر برداری مغزی به هدف یافتن دکمه خرید در مغز مشتریان مورد کاربرد قرار میگیرد ولی محققان عنوان کرده اند که چنین دکمه ای در مغز مشتریان هستی ندارد و در کسان مختلف محرک های گوناگون منجر به اقدام به عمل میشود. بازاریابان از این طریق میتوانند میزان توجه افراد به موارد مورد نظرشان را بسنجند، ولی همین اطلاعات هم میتواند برای یکتا تحقیق و گسترش کمپانی شما زیاد مفید باشد چراکه میتوانید تبلیغ یا بسته بندی را به کار ببندید که مورد پروا مخاطبان باشد. همچنین از این طریق میتوانید اثرگذاری جنباننده های مختلف را بسنجید و به این ترتیب میتوانید از بهترین المان ها برای بسته بندی یا تبلیغات خود استفاده کنید.

همه چیز در لبخند بالقوه است؛ کد گذاری میمیک صورت
لازم نیست حتما به ذهن مشتریان تان نفوذ کنید لغایت از دانستن آنها باخبر شوید، میتوانید از طریق حالت صورت آنها نیز اطلاعات زیادی نسبت به احساسیکه دارند به دست آورید. البته این ایده رویکرد جدیدی نیست و تفسیر صورت افراد به موعد چارلز داروین در سال 1872 بازمی گردد. اما چگونه از این اطلاعات به عنوان برتری بازاریابی خویش بهره ببریم؟

همانطور که ابزاری برای ردگیری جنبش چشم و تصویربرداری از مغز هستی دارد حسگرهایی هم هستی دارد که بر روی چهره نصب میشوند و تمام حرکت های صورت را اندازه گیری میکنند. در این موارد انواع آشکارکردن هیجانات و احساسات کدگذاری میشوند و سپس بازتاب مشارکت کنندگان براساس این کد گذاری ها تشخیص داده میشوند. مثلا برای لبخند زدن ماهیچه های خاصی درصورت به حرکت درخواهند آمد این موارد به صورت کدگذاری شده اثر دهنده لبخند هستند که در صورت تکرار مدل (اروپایی) بازاریابان قادر به شناسایی دوباره آن در رفتار مخاطبانشان خواهند بود وبه این صورت میتوانند پیامد افراد را نسبت به محرک های باره نظرشان بسنجند.

بازاریابی حسی؛ استفاده از حواس پنجگانه
المان های عصبی زیادی هستند که میتوانند مخاطبان را در گذرگاه مد نظر بازاریابان قرار دهند، که با یافتن آنها میتوان کار و جنبش های بازاریابی را اثربخش تر کرد، بهترین نمونه در این باره به کارگیری بازاریابی حسی است.

بیشتر بخوانید: بازاریابی (Marketing) چیست و انواع بازاریابی
بازاریابی حسی به نوعی از بازاریابی اطلاق می شود که حواس پنجگانه (بویایی،چشایی، لامسه، بینایی وشنوایی) را دربرگیرنده میشود. قصد بازاریابی حسی تاثیرگذاری بر مخاطبان از طریق محرک های حسی است. به همین سهولت که استشام بویی ویژه میتواند افراد را ترغیب به خرید کند که نمونه ی بارز آن در بازاریابی رستورانی به چشم می خورد. المان های حسی بیشتر منجر به برپایی تجربه ای دلپذیر در کسان میشوند که اگر به درستی چیده شده باشند منجر به اقدام عمل در افراد خواهند شد. تمام حواس پنجگانه به عنوان جنباننده های حسی عمل میکنند و بس است دریابید این جنباننده به چه شیوه میتوانند پروا مشتریان را به خویش جلب کنند.

برای دریافت مشاوره رایگان با آوش تک در ارتباط باشید.

حقه های مغز، متدهای روانشناسی
بیشتر طریق هایی که در بالا به آنها اشاره شد برای اکثر بازاریابان حرفه ای در دسترس نیست، اما با این حال حقه های روانشناسانه ای هستی دارند که میتوانند لغایت حدی مخاطبان و مشتریان تشویق به خرید کنند.

تکنیک های روانشناسانه لغایت حد زیادی شناخته شناخته شده هستند، چه بسا معروف ترین آنها حقه ی عددی باشد که در بها گذاری ها باره کاربرد قرار میگیرد مشابه درج بها 29.000 تومان یا حتی 399.000 و مواردی از این قبیل که از عقیده روانشناسانه با ذهن بیننده بازی میکنند و آنها در مسیر مورد عقیده بازاریابان هدایت میکنند. وانگهی پیمان دادن و یا عدم پیمان دادن برچسب های بها بر روی محصولات هم میتواند در خصوص محصولات مختلف و مشتریان مختلف نتایج مختلفی را به به اتفاق داشته باشد، چراکه تحقیقات اثر می دهد هر دوی این راهکار نتیجه دسته بوده اند، بنابراین بهترین کار ازیابی پرسنا برند و شناخت مشتریان است.